فال حافظ......
فال...خط نور بشارتی در افقهای مبهم و تاریک زندگی
فال در لغت به معنای شگون پیش بینی و پیش گویی و نیز غیب گویی از بد و خوب اینده است که در تداول مرسوم مردم ایران گاه به آن طالع و بخت و گاه آغال گویند.و به این وسیله برخی از حوادث آینده اعم از نیک و یا بد دانسته میشود و این کار با گشودن قرآن یا کتب بزرگان مثل دیوان حافظ و مثنوی مولوی و نظایر آن به تفال شهرت دارد انجام میپذیرد.
فال حافظ شاعر آسمانی نیز همواره یکی از سرگرمیهای مردم ایران در شب نشینیها مخصوصا شب یلداست که هنوز در بین مردم ایرانی مرسوم است.
در انگیزه انسان به تفال دکتر الکسیس کارل در کتاب (انسان موجود ناشناخته)میگوید:انسان عنصری پیچیده و مرموز است که ناشناختی های فراوانی در وجود خود دارد.و از نمونه های بارز آن میتوان از همین توسل و توجه او به فال و فالگیری یاد کرد.مانند توجه به فال قهوه...توجه به فال نخود و در مرحله ی عالی و عقلی استخاره از قرآن و یا تفال از دیوان حافظ که امری رایج است.
در روایاتی که از رسول خدا(ص)نقل شده این است که پیامبر(ص)تفال را دوست میداشت و از فال بد زدن و بد شگونی که در فرهنگ ما به آن(سق سیاهی)گویند دوری مینمود و اصحاب را نیز از آن منع میکرد.
چرا فال میگیریم؟
فال انسان مردد و معطل را از دو دلی و اضطراب خارج ساخته و اورا بهراه(آری)و یا (نه)مصمم نموده و وادار به حرکت میسازد.و لذا وسیله ایست که با ایجاد انگیزه ی روانی امیدواری و تلقین به خیر و خوش بینی را به وی القا میکند.و حتی اورا برمی انگیزد که در صورت خوب نیامدن فال به چاره جویی بیشتر و تفکر و تدبر دیگر بپردازد و بیش از پیش تلاش کند.
چند نمونه از فالهای شگفت انگیز تاریخی:
فال اول: حاج معتمدالدوله فرهاد میرزا عموی ناصرالدین شاه ارادت خاصی به خواجه حافظ داشت.او شبهای جمعه و صبحهای عید به زیارت فبر شریف حافظ میرفت. سالی در حکومتش در شیراز خشکسالی روی داد و باران نیامد.مردم برای طلب باران به صحرا رفتند و دست به دعا برداشتند.حاج معتمدالدوله تفالی به دیوان خواجه زد که آیا در این ماه که ذی حجه است باران می اید یا نه. و جواب امد:
سکندر را نمیبخشند ابی به زور و زر میسر نیست این کار
و بار دیگر حاج معتمد فالی دیگر گرفت که آیا در روز عاشورای ماه محرم باران خواهد آمد.و جواب داد:
دارم امید بدان اشک چو باران که مگر
برق دولت برفت از نظرم باز آید
فورا معتمدالدوله در دل نیت کرد که اگر این فال راست باشد و در عاشورا باران بیاید سنگ روی قبر آن بزرگوار را بزرگتر کند و اطاقکی آهنی برای قبر خواجه بسازد.روز عاشورا باران فراوانی بارید.اما حاج معتمد نذر خود را فراموش کرد. یک روز صبح عید که به زیارت قبر حافظ رفت و از دیوان او فالی گرفت. عهد فراموش شده را خواجه به یادش آورد که:
ساقیا آمدن عید مبارک بادت آن مواعید که کردی نرود از یادت
و حاج معتمدالدوله شگفت زده و شرمنده بر جای خود میخکوب شد و مات و مبهوت به فکر فرو رفت.
فال دوم:چون خواجه وفات یافت...بعضی از مخالفان وی مانع شدند که او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند.پس در این باب بر ان شدند که از دیوان او فالی بگیرند و هرچه از ان فال حاصل اید حاکم بر قضیه باشد.چون تفال زدند و دیوان گشودند این بیت امده بود که:
قدم دریغ مدار از جنازه ی حافظ
که گرچه غرق گناه است میرود به بهشت
و مخالفان شرمنده شده و دست از مخالفت باز کشیدند!
چگونه فال بگیریم؟
برای گرفتن فال از دیوان حافظ ابتدا با ذکر نام خدا و اهدای سلام و صلوات به رسول گرامی محمد مصطفی(ص)و خاندان اطهارش سوره ی الحمد و فاتحه را قرائت کرده و به روح پر فتوح شاعر اسمانی نثار نمایید و سپس خطاب به خواجه بگویید:
ای خواجه حافظ شیرازی!تو کاشف هر رازی.من طالب یک فالم...بر من نظر اندازی...تورا به شاخ نباتت قسم میدهم(البته با تجسم نیت در دل)عنایت فرموده و سرنوشت خوب و بد مرا از پشت پرده های مبهم آینده بر من روشن فرمایی.و سپس چشم خود را بسته و دیوان را باز کنید و پاسخ را دریافت کنید.
بر تربت حافظ بنشستم غمناک
یک عالم عشق خفته دیدم در خاک
ای روح بلند ابدی ای حافظ
اینک مددی به ما بفرست از افلاک
روحش شاد.........